پاسداشت نوروز و دیگر جشنهای ملی که ریشه در فرهنگ باستان ایران دارند، در طی 32 سال گذشته به دلیل ضدیت بیمارگونه ی رژیم فاشیستی- مافیایی حاکم بر ایران با ایرانیت و فرهنگ ملی ایرانیان، به دلایل متعدد به یکی از صحنه های کش مکش ودرگیری بین رژیم حاکم و ملت ایران تبدیل شده است. به دلایل زیر نوروز امروزه نقشی بسا فراتر از نقش و جایگاه گذشته آن مورد توجه ملت ایران می باشد.
یکم: چون فرهنگ این رژیم مبتنی بر عزا و گریه و زاری می با شد طبیعتا با جشن و شادی و سرزندگی سر ناسا زگازی دارد. از آنجا که همه ی مراسم و سنتهای فرهنگی مر بو ط به ایرانیت در فرهنگ ایران از شادی و جشن و سرور مایه میگیرند، مردم ایران برای مبارزه با فرهنگ منفی و ضد شادی حاکم بدرستی و بر اساس یک نیاز روانی به پاسداشت هر چه با شکوه تراین سنن می پردازند و با استفاده از انرژی مثبت این سنن به جنگ دلمردگی ناشی از فرهنگ حاکم می روند.
دوم: علاوه برنیاز روانی جامه به شادی ، پاسداشت این مراسم به نوعی نمایانگر مقاومت، دهن کجی و نه گفتن جامه ی ایران به فرهنگ رژیم حاکم نیز می باشد. درست به همین دلیل بر پایی جشنهای ملی در ایران کاملا جنبه ی سیاسی پیدا کرده وبه یکی از میدانهای مبارزاتی تبدیل شده است.
- سوم: بدلیل استفاده ی ابزاری از مذهب و فساد و جنایت غیر قابل تصور 32 ساله، یکی ازمشکلات کنونی جامعه ی ما ترک بر داشتن پایه های اعتقادی و سست شدن پایه های اخلاقی- مذهبی که ملت ایران را به هم پیوند می داد، می باشد. این مشکل سبب گردیده که جامعه ی ایران دچار بحران هویت و در نتیجه تشتت و تفرق فرهنگی شود. برای مقابله با این مشکل استفاده از سنن ملی به عنوان چسبی که این پیونها را تقویت کند به شدت احساس می شود. سنتهای مشترک یکی ازعواملی است که در بوجود آوردن و قوام بخشیدن به هویت یک ملت کمک می کند و ایرانیان بدرستی با بازگشت به و پاسداشت هر چه بیشتر سنتهای ملی تلاش می کنند تا پیوندهای ملی خود را- که از طرف رژیم حاکم مورد هجوم است- تقویت کنند.
No comments:
Post a Comment