Saturday, January 21, 2023

ائتلاف سیاسی واقعی و خیالی

این روزها بازار ائتلاف بازی دوباره داغ شده و طبق معمول معرکه گیران این بازار هم سرنا را از سر گشادش می زنند!
تا آنجا که سوابق امر در جنبشها و انقلابات کشورهای مختلف نشان میدهد ائتلاف واقعی معمولا بین تشکلات سیاسی موجود-حال با سوابق و اندازه های متفاوت-حول یک برنامه مشخص انجام می شود بعد افراد مستقل هم به شکل انفرادی بسته به ساز وکار آن ائتلاف در آن عضو شده و نقش بازی می کنند. افراد و شخصیتهای منفرد ولی هیچوقت جای تشکلات سیاسی را نمیگیرند و در هر حال هسته اصلی ائتلافات تشکلات سیاسی هستند، نه شخصیتهای منفرد. این مربوط به ائتلافات در شرایط خفقان است که پیشبرد امر مبارزه نیاز به حداکثر وحدت نیروها و حرکت جبهه ای دارد. در ائتلافات در شرایط دمکراتیک فقط احزاب با هم ائتلاف می کنند و اساسا شخصیتهای منفرد در چنین ائتلافاتی هیچ نقشی ندارند. آیا شما جایی دیده اید که مثلا در یک دمکراسی کسی ادعا کند که فلان ائتلاف شامل این حزب و آن حزب و این شخصیت رسانه ای و آن سلبرتی است؟! در تمام کشورهای دمکراتیک شما چنین چیزی را پیدا نمی کنید چرا که کار سیاسی بدون تشکیلات حزبی اساسا معنا ندارد!
موج سواران ایرانی و پشتیبانان خارجی اشان میخواهند این پروسه شناخته شده را معکوس کنند. آنها به خیال خود میخواهند با جمع کردن چند شخصیت منفرد ائتلاف بوجود بیاورند و لابد توقع دارند که تشکلات سیاسی هم بعد به آنها بپیوندند! که البته توهم و خیال باطل است.
کسانی که مبلغ چنین شیوه خیالی و وارونه ای هستند تصور می کنند که رسانه میتواند جای تشکیلات را بگیرد و چون انحصار رسانه ای را از آن خود می بینند میپندارند به تشکلات سیاسی نیاز ندارند. باید گفت این هم توهم است چرا که رسانه هیچوقت نمیتواند جای تشکل را بگیرد. قدرت سیاسی از ارتباط مستقیم، منظم و مداوم افراد و سرجمع شدن نیروهای انفرادی آنها حول یک برنامه و رهبری مشخص در یک تشکل بوجود می آید نه از ارتباط رسانه ای بروی امواج معلق در هوا! معلوم است که چنین ائتلافی خودش هم توی هوا معلق خواهد بود!
از این گذشته:
اولا این رسانه هایی که این افراد به آنها تکیه دارند همه رسانه های متعلق به کشورهای خارجی هستند و هر چند ممکن است به لحاظ تاکتیکی بتوانند نقش ارگان یک ائتلاف را بازی کنند به شکل استراتژیک و بلند مدت قابل اتکا نیستند چرا که سیاستهای کشورهایی که بودجه آنها را تامین می کنند در شرایط متفاوت تغییر خواهد کرد. پس چنین ارگانی یک تکیه گاه لرزان و متغیر است و یک مبارزه سیاسی دوامدار نمیتواند به چنین ارگانیهایی تکیه کند. اگر هم تکیه کند عمرش به اندازه عمر سیاست آن کشور خارجی در قبال رژیم در یک محدوده زمانی مشخص است.
دوما باید تشکلی وجود داشته باشد تا یک رسانه بتواند نقش ارگان آن را بازی کند! یعنی رسانه وقتی موثر است که بلندگوی یک نیروی سازمایافته و واقعی باشد که ظرفیت جذب و فعال کردن نیرویی که بر اثر کار رسانه ای به مبارزه می پیوندد را داشته باشد نه یک مشت شخصیت رسانه ای یا سلبرتی! که میخواهند لابد با صدور بیانیه از رسانه به عنوان یک ستاد فرماندهی استفاده کنند.
فراتر از این، آیا این افرادی که قرار است دور هم جمع شوند دارای حداقل وحدت برنامه ای هستند؟ آیا اصلا برنامه ای هم دارند؟ آنچه پیداست آنها نه برنامه ای دارند و نه چارت تشکیلاتی و نه حتی وحدت نظر! فقط حرفشان این است که بیایید با هم جمع شویم تا بتوانیم به عنوان سخنگوی ملت ایران با کشورهای خارجی وارد مذاکره شویم. خیلی هم عجله دارند چون می ترسند کشورهای خارجی با مجاهدین وارد مذاکره شوند! اگر نخواهیم بدبینانه چنین حرکاتی را ارزیابی کنیم و آنها را پادوهای استراتژی الترناتیو سازی رژیم و متحدین مماشاتگر غربی اش برای مقابله با آلترناتیو واقعا موجود یعنی شورای ملی مقاومت بدانیم، ته ته اش و در خوشبینانه ترین حالت اینها کسانی اند که دنبال امکانات گرفتن از کشورهای خارجی هستند. خودشان هم آن را پنهان نمیکنند. آنها حتی اگر موفق شوند و یک ائتلاف هم تشکیل دهند به ارتشی میمانند که فقط مرکز فرماندهی دارد! ارتشی تشکیل شده از چند ژنرال بدون پرسنل و سرباز که قاعدتا هیچوقت نه برای رژیم و نه هر کس دیگری تهدید محسوب نمی شود. اینها فوقش یک مدتی برای خودشان امکاناتی را فراهم می کنند و بعد هم به همان سرنوشت شورای ملی رضا پهلوی و... دچار می شوند.
ضررشان هم البته این است که نیرو به هرز می دهند، جبهه بندی سیاسی را پیچیده میکنند و سرنگونی رژیم را کمی سختتر می کنند! یعنی به درد و رنج مردم ایران می افزایند. آنها نه تنها مشکلی را حل نمی کنند بلکه خود یک مشکلند که بر مشکلات می افزایند. این نقش مخربی است که دخالت بیگانگان در آرایش نیروهای سیاسی ایرانی دارد همین حالا ایفا می کند و درد و رنج مردم ما را دارد تشدید می کند.
راه حل چیست؟ به نظر می رسد که مردم ما و مقاومت سازمانیافته آنها هیچ چاره ای جز ایستادن بر سر اصول و ادامه نبرد به هرقیمت ندارند. تنها راه ایزوله و بی اثر کردن چنین دخالتهایی، افزودن بر آتش مبارزه و مقاومت، پاسداری از نیروهای مستقل و ملی، و فراخواندن همه تشکلات مبارز و انقلابی به در کنار هم قرار گرفتن و هم راستا شدن بیشتر است. نیروهای خارجی و افراد وابسته به آنها بر اساس منافع خودشان حرکت می کنند و در تمام کشورهای گرفتار دیکتاتوری هم هستند. نیروهای دمکراسی خواه، آزادیخواه، مستقل و انقلابی باید به شکل شفاف مرزبندیهای بین جبهه انقلاب و ضد انقلاب، بین جبهه مردم و نیروی ملی و جبهه ضد مردم و نیروی وابسته را همراه با تشدید مبارزه با رژیم هر چه بیشتر تیزتر کنند. این مسئولیتی است که تاریخ در این برهه از زمان به دوش آنها نهاده است.

رضا شمس 29 نوامبر 2022 

No comments: