Tuesday, October 01, 2013

پایان مناقشه ی هسته ای رژیم با کدامین سناریو؟




هم زمان با تغییر لحن رژیم ایران نسبت به برنامه ی هسته ای و اشتیاقی که آخوند روحانی برای شکستن حلقه ی تحریمهای جهانی علیه رژیم از خود نشان می دهد و متعاقب آن کمپین تبلیغاتی پرهیاهو و جنجالی که در رسانه های فارسی زبان براه افتاده، گمانه زنیها پیرامون چند و چون و سناریوهای محتمل پایان این مناقشه نیزبالا گرفته است.

از هیاهو و جنجال رسانه ای که بگذریم سناریوهایی که درعالم واقع وجود دارد را می توان به شکل زیر دسته بندی کرد.



سناریو اول- مدل لیبی: رژیم غنی سازی اورانیوم در تمامی سطوح را تعلیق وکارخانه ی آب سنگین اراک و برنامه ی موشکی را تعطیل می کند ودست آوردهای تاکنونی اش را نیزدر اختیارجامعه جهانی  و غرب قرارمی دهد. جامعه جهانی ابزارها وسانترفیوژها و اورانیم غنی شده را از ایران منتقل کرده و از دسترس رژیم خارج و نابود می سازد. در مقابل نه تنها تحریمها لغو می شوند بلکه جامعه جهانی رابطه ای بسیار دوستانه هم با رژیم برقرار میکند و همه چیز به خوشی و خوبی پایان می یابد. این سناریو، سناریویی است که در لیبی اتفاق افتاد و سناریویی مطلوب و حداکثری برای جامعه جهانی است.



سناریو دوم- کره ی شمالی: رژیم ایران در کشاکش مذاکرات به اندازه ای زمان می خرد که قادر به تولید بمب اتم و یا دست یابی به سازه ها و توانا ییهای تولید آن می شود. جامعه جهانی در مقابل نه تنها عقب نمی نشیند بلکه بر شدت فشارها و تحریمها می افزاید و تمایل به سیاست تغییر رژیم در غرب بالا می رود.



سناریو سوم-شوروی سابق: پیش از پایان مذاکرت جاری رژیم بمب اتم را می سازد و یا به سازه ها و توانا ییهای تولید آن دست می یابد. غرب از فشار بیشتر خود داری و  سیاست تنش زدایی توأم با مهار بلند مدت( سیاست جنگ سرد) را برمی گزیند. حاصل آن به رسمیت شناختن مناطق نفوذ رژیم در خاورمیانه و دادن سهم به آن است. این سناریو مطلوب حد اکثری رژیم است.



سناریو چهارم- عراق: دو طرف گام به گام عقب نشینی می کنند(سیاست گام به گام)، رژیم برخی جنبه های برنامه ی هسته ای را معلق و جامعه جهانی و غرب در مقابل اندکی امتیازبه رژیم می دهند و تحریمها را تخفیف می دهند. اما در جریان بازرسیها و راست آزماییها جریان کش پیدا می کند و نمی تواند توقعات طرفین را بر آورده کند به طوری که طرفین زمین گیر شده و به بن بست می رسند. نه رژیم به حدی که جامعه جهانی می خواهد عقب می نشیند و نه جامعه جهانی به اندازه ای که رژیم میخواهد تحریمها را کاهش می دهد. در چنین حالتی بی اعتمادی تشدید و دست آوردهای سیاست گام به گام از بین خواهد رفت و تنش و تحریمهای بیشتر جایگزین آن خواهد شد. تداوم این وضعیت احتمال در گیری نظامی و بالا آمدن سیاست تغییر رژیم را تقویت و محتمل می کند. این روند درنهایت حتی اگر به اشغال نظامی - به سان عراق- راه نبرد بمباران هوایی به قصد تغییر رژیم را بسیار تقویت می کند.



شاید این سوال به وجود بیاید که سناریو پاکستان نیز می تواند یکی از احتمالات باشد. می توان گفت این سناریو تنها زمانی محتمل است که اولا ساختن بمب در خفا انجام شود بطوریکه جهان خارج پس ازآزمایش هسته ای از آن اطلاع پیدا کند. دوما آن کشورزیر نظر سازمان انرژی اتمی نباشد و قطعنامه تحریمی علیه آن در شورای امنیت ملل متحد صادر نشده باشد و سوما آن کشور رابطه ای معقول و متعارف با جهان معاصر داشته باشد. در ایران هیچکدام از این شرایط وجود ندارد.



به نظر نگارنده سناریو اول - لیبی- تنها سناریویی است که واقعا مسئله ی هسته ای رژیم را به شکل ریشه ای حل و در نتیجه تحریمها را لغو و قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد را باطل می کند. اما، این سناریو وهمچنین سناریو سوم- شوروی سابق- هر چند برای هر کدام از طرفین یک گزینه ی مطلوب حد اکثری است اما در عین حال نا محتملترین گزینه ها می باشند. نه رژیم ایران حاضراست برنامه ی اتمی اش را کاملا برچیند و نه جامعه جهانی و غرب آمادگی دارند رژیم ایران دارای توانایی هسته ای را بپذیرند و با آن تعامل کنند.

از سناریو های باقی مانده محتملترین سناریو پایانی برای برنامه ی اتمی رژیم، همانا سناریو چهارم -عراق- است و پس از آن سناریو دوم یعنی کره شمالی. در این دو سناریو چشم انداز لغو تحریمها و کاهش تنشها در نهایت بسیار اندک و ناچیز می باشد. میتوان گفت اندک خوشبینی و آرامشی که اکنون به خصوص با جنجال رسانه ای در چشم انداز نشان داده می شود به احتمال خیلی زیاد آرامش قبل از طوفان است.                                                                        

 سی ام سپتامبر دوهزار و سیزده         رضا شمس








No comments: