Thursday, March 15, 2007

خورشید ما هم در میاد

تو یکی از همین شبا
همین شبای پربلا
که تاره و سیاه سیا
خوب میدونم، مطمئنم
خورشید ما هم در میا

دو باره روز بیدار میشه
آفتاب با ماه همخواب میشه
تو کوچه های شبزده
تو دشتای کپک زده
گل اقاقی در میا
تو باغچه ی مادر بزرگ
طبق طبق
غنچه ی شادی در میا

مادر بزرگ داد میزنه
از شادی فریاد می زنه
تو سبدش نقل و نبات
بین همه پخش می کنه
می چرخه توی کوچه ها
داد میزنه ای بچه ها
شادی کنین ، کف بزنین
بهار میا بهار میا
نوروز و سبزه زار میا

آی دخترا، معلما
آی پسرا، کارگرا
آی جوونای جنوب شهر
کارتن خوابای در بدر
خشمتونو مشتش کنین
دردو فراموشش کنین
غصه وغم هرچی دارین
توی یه مشت پتکش کنین
تو فرق این شب بکوبین
خورشید خانم توی افق
منتظره که در بیا
خوب ببینید نگاه کنید
چشماتونو خوب وا کنید
راه باز کنید که در بیا
راه باز کنید که در بیا

یهار میا د، بهار میاد
لاله و سبزه زار میاد
خوب میدونم، مطمئنم
خورشید ما هم در میاد
خوب ببینید نگاش کنید
منتظره که در بیاد
منتظره که در بیاد


15 مارس 2007 رضا شمس

1 comment:

بادبان said...

فرخنده نوروز و خجسته بهار 1386 را به شما و خانوداه محترم تبریک می گویم به امید بهار بزرگ آزادی میهن